در جوار امام رضا(ع)، جسم و جانش باهم شفا گرفت!
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۱۹۰۹۰
محبوبش رقیه(س) بود، نام رقیه(س) را که می شنید چشمه اشکی بود که از چشمانش روان می شد. ترس با دل و جانش میانه ای نداشت، چون مولایش علی(ع) دلیر بود. حساب و کتاب همه چیز را داشت و از مردانگی هم چیزی کم نداشت.
روزهایی که سوریه شلوغ شده بود، بی تاب رفتن بود. آنقدر که گاهی صدای گریه هایش را میان نماز شب هایش می شنیدی و تمام آن گریه ها بوی رفتن میداد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارهای اعزامش جور نمیشد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش میکنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به سوریه رو نمیزنم. آن روز وقتی به حرم حضرت رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت، چشمهایش برق خاصی میزد؛ وارد صحن که شدیم رو به حرم سلام داد و تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه رفت.
نمیدانم چه بر او گذشت و چقدر اصرار کرد که بعد از آن زیارت خیالش راحت بود که حاجتش را از امام رضا (ع) گرفته. به من گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام میشوم، شک نکن.
انگار دلش محکم شده بود. گفت: امام رضا (ع) پارتیام شد.
درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود و دقیقاً روز شهادت امام رضا (ع) هم شهید شد. او هر پنجشنبه بعدازظهر به بلوک ۳۰ مدافعان حرم بهشت رضا (ع) مشهد میرفت و زیارت عاشورا میخواند و الان هم در همان محل به خاک سپرده شده است.
بعد از شهادتش از او یک عکس خندان منتشر شد، بهخاطر همین هم شد شهید خندان مشهدیها و چون در روز شهادت آقا علی بن موسیالرضا (ع) شهید شد، به نام شهید امام رضایی معروف شد.
آقا حسین در جوار امام رضا(ع) فقط حاجت نگرفت بلکه دل و جانش نیز باهم شفا گرفت.
بخشی از خاطرات همسر شهید حسین محرابی( شهید خندان مشهدی ها)
باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: چهارشنبه های امام رضایی حرم مطهر رضوی شهید حسین محرابی امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۱۹۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روز عجیب شورای ششم؛ گریه چمران برای وحدت!
دیروز روز عجیبی برای شورای ششم شهر تهران بود. شورایی یکدست اصولگرا که این روزها محل جدال طرفداران زاکانی و قالیباف شده است. ماجرا از راه ندادن جعفر بندیشربیانی، عضو شورا توسط شهردار منطقه ۱۷ شروع شد. رضا سیفی که از دستیاری رسانه شهردار تهران به شهرداری منطقه ۱۷ رسید، بعد از قهر اعضای شورا از صحن در واکنش به عدم اطلاع از جزئیات قرارداد زاکانی با چینیها در دفاع از شهردار خود، عضو شورا را به ساختمان شهرداری منطقه راه نداد.
به گزارش سازندگی، این اتفاق جلسه دیروز صحن شورا را تحت تاثیر قرار داد. چمران در ابتدای جلسه، پاسخی واضح به ماجرا نداد، اما در نهایت بعد از نطق تند جعفر بندیشربیانی در واکنش به این موضوع، او هم اظهارنظر کرد. شربیانی در نطق خود به زاکانی یادآوری کرد که او نه ناصر امانی و نه هیچ کدام از یاران قالیباف که به او برای شهردار شدنش رای ندادند بلکه او همراه با سوده نجفی و مهدی اقراریان که این روزها مورد غضب شهردار تهران هستند، به زاکانی رای داده است!
او به زاکانی گفت که خود را با عملکرد درخشان ۱۲ ساله قالیباف در شهرداری تهران آن هم با عملکرد نزدیک به صفرش مقایسه نکند. او گفت: رضا سیفی که عکاس شلوار گلی شهردار تهران بوده در جایگاهی نیست که شهردار یک منطقه شود. بعد از آن نماینده شهرداری نطق شربیانی را نطق سیاسی دانست و خواست که جواب شورا را بدهد، اما اقراریان، یکی از منتقدان زاکانی خطاب به او گفت که به جای تو باید رئیست (زاکانی) پاسخگوی ما باشد.
درخواستی که سبب واکنش تند پرویز سروری، نایبرئیس شورا و یار غار زاکانی شد. او خطاب به اقراریان چندین بار گفت: «بشین سر جایت»، واکنشی که یادآوری پدرخواندگی سروری آن هم در ماجرای ورود برخی از اعضای شورا به لیست شورای ششم بود. اقراریان، اما با لحن آرام گفت که «آقای سروری من سر جایم نشستهام». در نهایت این مهدی چمران بود که ماجرا را ختم به خیر کرد.
او که جملاتش را با گریه شروع کرد علاوه بر اشاره به بیتجربگی رضا سیفی برای تصدی شهرداری منطقه ۱۷ به اعضای شورا توصیه کرد که به سمت دودستگی نروند، زیرا خود او و همتیمیهایش با همین دودستگی در شورای اول به قدرت در شورای دوم رسیدهاند و در نهایت ماجرا با دعوت بغضآلود چمران به اتحاد به پایان رسید.